رمان ، همسر برادرم ، رمانی عاشقانه و پر از داستان های جالب است
وقتی رویاهای عشق در قلب ما فرو می روند ... احساس می کنیم گویی عشق برای ما ایجاد شده است ، چنان به آن نگاه می کنیم که گویی نعمتی است که یک عمر ما را احاطه خواهد کرد و لحظه ای فکر نمی کنیم که عشق گاهی به شکل گرفتاری در می آید
آفتی که گلگون قلب ما را از بین می برد و آن را به رنگ قهوه تیره تبدیل می کند ... اما هر چیز دو طرف دارد و در مورد کار یک چهره و یک چهره
عشق وجوه بسیاری دارد ... قلب ما را تاریک می کند و سپس آنها را روشن می کند
او روح و معصومیت قلب ها را می دزد .. سپس آنها را به قلب ما بازمی گرداند
از این رو داستان ما آغاز می شود