تلاش برای آینده ای خارق العاده
ایلان ماسک: تسلا، اسپیس ایکس و تلاش برای آینده ای خارق العاده
تگ لاین: ایلان ماسک اولین بیوگرافی رسمی خالق SolarCity، SpaceX و Tesla است که بر اساس بیش از 30 ساعت مکالمه بین نویسنده اشلی ونس و خود ماسک است که دوران کودکی پیچیده او، نحوه تصمیم گیری و مسیریابی او در جهان را برجسته می کند. و اینکه چگونه توانست صنایع متعددی را با هدف نجات بشریت مختل کند.
خلاصه
خلاصه ایلان ماسک
ایلان ماسک یک شخصیت واقعا جذاب است. به یاد دارم که ابتدا با خواندن اطلاعاتی درباره تاریخچه PayPal (که هم او و هم پیتر تیل را با فروش 1.5 میلیارد به Ebay به میلیونر تبدیل کرد) و سپس کار اولیه او در تسلا را در طول توسعه رودستر دنبال کردم. مدت زیادی طول کشید تا بفهمم او واقعاً در مورد چه چیزی است، و این کاملاً لقمه است.
در اینجا 3 درس از زندگی ایلان ماسک آورده شده است که می توانید از آنها برای بهبود زندگی خود استفاده کنید:
پاسخ دادن به سؤالات آسان است، پرسیدن سؤالات درست همان چیزی است که سخت است.
برای دستیابی به اهداف خود از رویکرد موفقیت از طریق تعیین استفاده کنید.
همه کارهای خود را زیر سقف یک هدف غول پیکر متحد کنید تا تأثیر بیشتری بر جهان داشته باشید.
امیدوارم نرم افزار مغز شما به سمت یادگیری سوق داده شود، زیرا در شرف ارتقا است!
درس 1
بیشتر وقت خود را صرف این کنید که چه سؤالاتی بپرسید، نه اینکه فقط به آنها پاسخ دهید.
ایلان ماسک دوران کودکی آسانی نداشت. رابطه او با والدینش برای شروع آسان نبود و وقتی آنها از هم جدا شدند، این وضعیت بهتر نشد. ماسک تصمیم گرفت با پدرش زندگی کند، اما برای اضافه کردن درد به آسیب، او در مدرسه نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفت.
هر دوی این شرایط ماسک را به عقب نشینی و چرخش به درون سوق داد و بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و مطالعه کرد. ماسک در یک مقطع زمانی 60 کتاب در ماه می خواند. او به لطف حافظه عکاسی خود توانست دو دایره المعارف کامل را به خاطر بسپارد. یکی از بزرگترین نقاط عطف او خواندن کتاب «هیچهیکر برای کهکشان» بود، که نهتنها بر شوخ طبعی او تأثیر زیادی گذاشت، بلکه بر نحوه برخورد او با مشکلات نیز تأثیر گذاشت.
این کتاب به او نشان داد که پاسخ دادن به سؤالات آسان است - بخش سخت، پرسیدن سؤالات درست است.
بیشتر اوقات وقتی گیر میکنیم، به سادگی به سؤالات اشتباه پاسخ میدهیم و پاسخهایی را اجرا میکنیم، مشکلی که اگر از ابتدا سؤال درستی میپرسیدیم، با آن مواجه نمیشویم.
یک مثال ساده این است: اگر میخواهید دریابید که چگونه انرژی خود را حفظ کنید تا به یک شغل پر استرس و پردرآمد ادامه دهید، در عوض ابتدا بپرسید که چرا فکر میکنید به درآمد یا شغل نیاز دارید؟ این برای چیست؟ آیا راه بهتری برای زندگی وجود دارد، که شاید حتی نیازی به افزایش انرژی نداشته باشد؟
درس 2
اهداف خود را با رویکرد موفقیت از طریق تعیین انجام دهید.
من عبارت "موفقیت از طریق تصمیم" را دوست دارم زیرا مبهم است. قاطعیت به این معناست که به اندازه کافی به چیزها پایبند باشید تا زمانی که آنها به نتیجه برسند. اما همچنین به این معنی است که تعیین کنید قدم بعدی شما چیست و زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد آنچه انجام خواهید داد.
این رویکرد به پرسیدن سوالات درست برمی گردد. ایلان به اینها پاسخ داد: "آیا او آنقدر از من خوشش می آید که برای خوردن بستنی با من حاضر شود؟ - نه. آیا او به طور کلی بستنی دوست دارد؟ به احتمال زیاد. اگر برایش بستنی بیاورم بیشتر از من خوشش می آید؟ شاید."
ارزشش را داشت این دو با هم 6 فرزند داشتند. اگر کاری که میخواهید انجام دهید برایتان مهم است، به آن پایبند باشید و رویکرد یک دانشمند را در تعیین قدم بعدی انتخاب کنید.
درس 3
اگر بتوانید همه کارها و پروژه های خود را زیر سقف یک هدف غول پیکر متحد کنید، تأثیری ماندگار در جهان خواهید گذاشت.
داشتن اهداف زیاد در زمینه های مختلف زندگی مهم است. این چاشنی زندگی است و زندگی را سرگرم کننده می کند. اما اگر به تنوع اهداف خود در سطوح یک هرم فکر کنید، می توانید ببینید که چگونه روی تمرکز شما تأثیر می گذارد.
اگر بتوانید تمام اهداف را در سطوح پایینتر متحد کنید تا به نحوی به آن یک هدف بزرگ در بالا خدمت کنید، زندگی شما به عنوان یک کل بسیار متمرکزتر خواهد شد.