این گانگسترهای خوش تیپ حاضرند برای بدست آوردن قلب شما با نیش و پنجه مبارزه کنند.
■خلاصه ■
شما در راه خانه هستید، ماه کامل راه شما را روشن می کند، زمانی که ناگهان توسط موجودی گرگ مانند مورد حمله قرار می گیرید که شما را با گاز گرفتن بدی مواجه می کند. اما قبل از اینکه آسیب بیشتری به شما وارد شود، توسط دو مرد خوش تیپ که به نظر می رسد بخشی از گرگ هستند، نجات پیدا می کنید! شما به سرعت آنها را به عنوان بخشی از اوباش محلی، Bloodhounds می شناسید.
آنها با درک جدی بودن نیش شما، شما را نزد رئیس خود می برند که به شما می گوید توسط رهبر یک باند رقیب علامت گذاری شده اید. او در ازای استفاده از شما به عنوان طعمه به شما محافظت و کمک می کند. آیا بین تمام جنگهای چمن، اختلافات پولی و نیشها، میتوانید عشقی را با یک اوباش گرگینه پیدا کنید... یا اینکه علامت شما در عوض شما را به یک گرگ تبدیل میکند؟
برای یک ماجرای خطرناک در مافیای ماه کامل آماده شوید!
■شخصیت ها■
ملاقات با هیو - رئیس
پوست این آلفای مغرور به اندازه نیش او سخت است. پس از گذشت دان سابق، همه با قرار گرفتن هیو به عنوان رئیس موافق نبودند، که منجر به ظهور یک باند رقیب شده است. خواندن او سخت است و به نظر می رسد در ابتدا شما را در کنار هم نگه می دارد، اما احساس می کنید که او جنبه نرم تری را پنهان کرده است. آیا می توانید عضو قابل اعتماد باند شوید و قلب او را به دست آورید؟
با کارسون - نفر دوم آشنا شوید
کارسون چیز زیادی نمی گوید - او ترجیح می دهد اسلحه اش حرف بزند. او به عنوان یک گرگینه به دنیا نیامده است، اما این توانایی او را کم نمی کند. او نقش خود را به عنوان دست راست هیو بسیار جدی می گیرد و برای محافظت از باند و شما هر کاری انجام می دهد. شما تعجب می کنید که داستان او دقیقا چیست ... اما آیا می توانید او را به اندازه کافی راحت کنید که با شما باز شود؟
با دنیس - عضله آشنا شوید
اگرچه دنیس به عنوان یکی از قویترین افراد باند شناخته میشود، اما او جنبه نرمی دارد، مخصوصاً برای شما. او نمیخواهد شما مانند او گرگ شوید و در واقع به آن انسانهایی حسادت میورزد که میتوانند زندگی عادی داشته باشند، جایی که او مجبور است زندگی پر جنایت و خشونت داشته باشد. آیا می توانید به او نشان دهید که چیزهای بیشتری برای او وجود دارد؟
با جاستین - رئیس رقیب آشنا شوید
جاستین یک رهبر قدرتمند باند است و اتفاقاً گرگی است که شما را علامت گذاری کرده است. قدرت و انتقام چیزی است که او به دنبال آن است، اما میل او به یک وسواس تبدیل شده است. او هدایایی می فرستد تا تلاش کند و شما را جلب کند، اما واضح است که هر چه بگویید، او شما را رها نمی کند. دلیل او برای علامت گذاری خاص شما چیست؟ آیا به خاطر باند خود می جنگید یا به آنها خیانت می کنید و در عوض تسلیم او می شوید؟