آیا غرایز حیوانی خود را در آغوش می گیرید و به ندای حیات وحش پاسخ می دهید؟
■ خلاصه ■
در اعماق جنگل - دور از چشم انسان - قدرتی بدخیم تبخیر میشود و گسترش مییابد، هر چه را که لمس میکند فاسد میکند و همه زندگی را خاموش میکند. شکلهای عجیب و غریب در پی آن شروع به تکان خوردن میکنند و هر چیزی را که با آن روبرو میشوند دنبال میکنند – تا اینکه سه روح حیوانی تصمیم میگیرند یک فرستاده تشکیل دهند و جنگل را در جستجوی یک قهرمان ترک کنند…
برای شما، زندگی فقط هلویی است. این جشنواره سال نو است و شما به تازگی خوش شانس ترین ثروت را برای سال به دست آورده اید. اما آمدن سه همکلاسی جدید در اواسط ترم سوالات زیادی را ایجاد می کند. چرا الان آمدند؟ چرا به نظر می رسد آنها اینقدر از غریزه هدایت می شوند؟ و چرا اینقدر به شما علاقه نشان می دهند؟
وقت آن رسیده است که بفهمیم افسانه ها متولد نمی شوند، بلکه ساخته می شوند!
■ شخصیت ها ■
یوکو - "تنها راه برای محافظت از چیزی که دوست دارید مبارزه است - دندان و چنگال!"
گاهی می توان ماهیت یک شخص را در یک کلمه درک کرد و با Yuuko آن کلمه "آلفا" است. مهیب و مغرور، او از اطرافیان خود احترام می گذارد. وقتی غریزه طبیعی او حمله رودررو به چیزها باشد، آیا میتوانید ارزشهای پنهان کاری را به او آموزش دهید؟
اینوری - "فکر می کنی من چطور این همه چیز را یاد گرفتم؟! میمون نگاه میکنه و تقلید میکنه!"
هر زمان که تجارت میمونی در راه است، شرط مطمئنی است که اینوری درگیر است. چه از مهارتهای هک کردن او استفاده کند یا از کلاس پرش برای گرفتن برخی زیزها، روح سرکش او فقط با عشق اجباری به فناوری مطابقت دارد. آیا میتوانید او را متقاعد کنید که وقتی برنامههایش شکست میخورد، از فیلمنامه خارج شود؟
کوکو - "خب من یک پیشنهاد دارم، اما نمیخواهم هیچ پری را به هم بزنم..."
کوکو که همیشه در پایین ترین حد خود قرار دارد، با این وجود قدرت قلبی دارد که بی رقیب است. او که تیز هوش و همیشه شاد است، ترجیح می دهد از دور تماشا کند تا اینکه از نزدیک درگیر شود. آیا او را متقاعد خواهید کرد که از سکوی خود پایین بیاید و وارد معرکه شود؟