از برنامه APKPure استفاده کنید
نسخه قدیمی APK 廣欽老和尚法語集(2020) را برای اندروید بگیرید
راهب پیر در شهرستان هویان، استان فوجیان، در بیست و ششمین روز از دهمین ماه قمری در هجدهمین سال سلطنت گوانگسو در سلسله چینگ (1892 پس از میلاد) به دنیا آمد. نام خانوادگی رایج او هوانگ و نام وی ونلای بود. برادرش به دلیل پیشینه خانوادگی ضعیفش پولی برای ازدواج نداشت وقتی شی چهار ساله بود والدینش او را به عنوان پسرخوانده به کشاورز به نام لی در شهرستان جین جیانگ فروختند.
راهب پیر در شهرستان هویان، استان فوجیان، در بیست و ششمین روز از دهمین ماه قمری در هجدهمین سال سلطنت گوانگسو در سلسله چینگ (1892 پس از میلاد) به دنیا آمد. نام خانوادگی رایج او هوانگ و نام وی ونلای بود. برادرش به دلیل پیشینه خانوادگی ضعیفش پولی برای ازدواج نداشت وقتی شی چهار ساله بود والدینش او را به عنوان پسرخوانده به کشاورز به نام لی در شهرستان جین جیانگ فروختند. مادر خوانده او یک گیاهخوار بود و معلم به طور داوطلبانه مادرش را دنبال کرد تا در هفت سالگی او گیاهخوار شود. پس از مرگ پدرخوانده ارشدش یکی پس از دیگری، شی بلافاصله برای امرار معاش به نانیانگ رفت و با مردم محلی برای بریدن و حمل چوب از کوه ها بالا رفت و یک روز پیش بینی کرد که برای یک گاری سبک اتفاقی خواهد افتاد و هشدار داد. گاری واقعاً از دره سقوط کرد و برخی از همکاران به شوخی گفتند که این اتفاق خواهد افتاد. از آنجایی که شما خدای دانش و گیاهخوار هستید، چرا برای تمرین تائوئیسم به شهر خود در کوانژو برنگردید؟ معلم به نظر متوجه شده بود و با قایق به فوجیان بازگشت.
در سال 1927، زمانی که استاد سی و شش ساله بود، توسط استاد Ruixiafang در معبد Chengtian، Quanzhou به عنوان راهب منصوب شد، نام او ژائوجینگ بود. یعنی از ابتدایی ترین خدمت کارگری در سراشیبی شروع می کند و بعد در چهل و دو سالگی انتصاب می گیرد. راهب راهب برگشت و راهب پیر به او آموخت که «آنچه را که دیگران نمیخورند و آنچه را که دیگران نمیکنند انجام بده، و بعداً متوجه میشوی!» از آنجا که او بیسواد و لاغر بود، اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، اما استاد خواری را تحمل کرد و مصمم به انجام آن شد و مصمم به تزکیه سخت، انجام کارهای خشن و انجام کارهای پست، بدون هیچ پشیمانی. در چند سال گذشته به دلیل شایستگی های زهد «تحمل ذلت و نوع دوستی» رفته رفته ذهنم وسعت یافت و کم کم از محدودیت های انسان و خودم رهایی یافتم که از جمله آنها به تحقق Nambutsu Samadhi". بعداً برای تمرین مدیتیشن به صخره Bixiao در کوه لیانگشان در شمال شهر رفت و به طور غیرمنتظره ای به طور تصادفی وارد غار ببر شد. ببر به او آسیبی نرساند. در ورودی غار خیلی خوشحال شدند این «تحرک دل با دل» است. ساکنان دامنه کوه «راهب فوهو» نامیده می شدند.
استاد اغلب به حالت خلسه می افتاد و برای چندین ماه نمی توانست غذا بخورد، حرکت کند یا حتی نفس بکشد. هیزم شکن به اشتباه باور کرد که استاد درگذشته است و به معبد چنگتیان رفت. راهب پیر ژوانچن و استاد هونگی از کوه بالا رفتند تا استاد هونگی سه بار انگشتانش را فشرد و گفت: وقتی استاد از دینگ بیرون آمد، در کوانژو هیجانی به وجود آمد. سالهای فانچی چندین سال طول کشیده است (تعداد سالها دشوار است) بعدها استاد از کوه پایین آمد و به معبد بازگشت تا حدود پنج یا شش سال بماند. در سی و ششمین سال جمهوری چین (1947 پس از میلاد)، لشکر پنجاه و شش ساله بود، او با کشتی بریتیش ایرویز از شیامن، استان فوجیان به تایوان رفت. سپس او سرنوشت را دنبال کرد و به بودا دعا کرد. حادثه ای رخ داد که ارواح ژاپنی شبانه در معبد فاهوا تایپه نجات یافتند. "راهب میوه" در سراسر تایوان مشهور شد. چینیهای خارج از کشور نیز این نام را تحسین کردند و دهها هزار شاگرد را تغییر دادند و بیش از ده معبد را تأسیس کردند. در سرزمین اصلی، معبد ذن چنگتیان.
هنگامی که استاد بیش از هشتاد سال داشت، اظهار داشت که در شرف تسلیم شدن است، پس از التماس های مکرر شاگردانش و درخواست از استاد چانیون برای ریاست آمیتابا بودا هفت، او اجازه دلسوزانه دریافت کرد و زمان را به تعویق انداخت. اما استاد یک بار به پیر وو مینگ گفت که اگر در آینده دوباره احکام را آموزش دهد، از این دنیا خواهد رفت. در هفتادمین سال جمهوری چین، معبد میائوتنگ در کائوسیونگ ساخته شد.او در اکتبر سال 74 جمهوری چین سه دستور بزرگ را آموزش داد.در 26 روز دوازدهم از اولین ماه قمری، او به معبد چنگتیان در شمال بازگشت و یکی یکی دستور داد و گفت که درگذشته است و پس از آن سوزانده شد و بقایای او در معبد چنگتیان، معبد گوانگ چنگیان و معبد میائوتنگ نگهداری شد. در اولین روز از اولین ماه قمری سال بعد، او به معبد میائوتنگ اشاره کرد که به جنوب بازگردد.پس از رسیدن به معبد میائوتنگ، روز و شب نام بودا را خواند.گاهی اوقات با دستان خود ماهی چوبی می گرفت و از شاگردانش می پرسید. تا نام بودا را با هم بخوانند. در روز پنجم ماه قمری، دید معلم روشن، آرام و آرام بود، هیچ چیز غیرعادی نبود. حدود ساعت دو بعد از ظهر ناگهان به همه گفت: «نه آمدن، نه رفتنی، نه نسلی.» سر تکان داد و به شاگردان لبخند زد و نشست و چشمانش را بست و بعد از مدتی همه دیدند که معلم حرکت نمی کرد و جلو آمدند تا از نزدیک ببینند و می دانستند که معلم از قبل آمده است و در صدای خواندن نام بودا در نود و پنج سالگی با آرامش از دنیا رفت.
Last updated on 31/08/2021
修正離線下載音檔無法播放
بارگذاری شده توسط
Ahmad Farid Arrasyid
نیاز به اندروید
Android 4.1+
دسته بندی
گزارش
廣欽老和尚法語集(2020)
1.0.8 by 釋道岸
31/08/2021